امام رضا

این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته / هیئت بیت الشهدا

امام رضا علیه السلام

۶۴۷ بازديد
روزی که نام عشق بازان را نوشتند
این قوم را مجنون ، تو را لیلا نوشتند
آنگاه مُلکِ عاشقی تقسیم کردند
این سرزمین را مالِ تو آقا نوشتند
زهرا به هر سویی ، سفیری را فرستاد
نام تو را صد شکر سهم ما نوشتند
ایران چه کم دارد ؟ دیار اهل بیت است
یک سو علی ، یک سوی آن زهرا نوشتند
این سرزمین را از همان اول خریدند
مدیون خانوادة موسی نوشتند
با حُبِّ تو هر شیعه ای « اثنی عشر » شد
یعنی کنار نامتان « الا » نوشتند
از بعد آنکه ضامن آهو شدی تو
عشاق را آوارة صحرا نوشتند


تو سفره دار عالمی مشکل گشایی
آقای ما سلطان علی موسی الرضایی

اشکی چکید و باب صحبت با تو وا شد
ناگاه دیدم صحن تو عرشِ خدا شد
آنقدر وا کردی گره از کار مردم
تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد
اصلاً نمی دانم زِ کِیْ بُردی دلم را
اصلاً چگونه این دلم جای شما شد
یک نیمه شب افتاد راهم در حریمت
دیگر نمی دانم که با حالم چه ها شد
من اولین باری که بوسیدم ضریحت
از داغی آن بوسه قلبم مبتلا شد
پای ضریحت عاشقی با گریه می گفت
در این حرم امضا برات کربلا شد

غیر از تو من با هیچ کس کاری ندارم
اصلاً بدون تو خریداری ندارم

امام رضا (ع)

۵۸۹ بازديد
قامت سرو در آن کوچه بهم ریخته بود
زهر انگار ز سر تا به قدم ریخته بود

هر قدم، زیر لبش نالهٔ یا زهرا داشت
دردها بود که بر زانوی خَم ریخته بود

گفته بود از غمِ خود پیشِ اباصلت کمی
وای اگر دیدی عبا روی سرم ریخته بود...

با سر و صورت و زانو وسط حجره فتاد
همهٔ عرش، کفِ حجرهٔ غم ریخته بود

مثل یک مار گزیده، بخودش می پیچید
یادِ گودال در آنجا ز قلم ریخته بود


خوب شد زودتر از مرگ، جوادش آمد
دید بر جان پدر، زهرِ ستم ریخته بود

روی زانوی پسر، جان پدر بر لب شد
روی لبهای پسر نوحه و دم ریخته بود

آه، این واقعه در کرب و بلا بر عکس است
اشکِ بابا به پسر، پیش حرم ریخته بود

پدری پیش پسر با سرِ زانو آمد
چه پسر، آه که سر تا به قدم ریخته بود

إرباً إربا شده بود آن قد و بالای رشید
یک بدن بود ولی چند رقم ریخته بود

دست خواهر که سرِ دوش برادر افتاد
دید احوال حسینش چه بهم ریخته بود

خوب شد آمدی ای خواهر مظلومهٔ من
غم عالم بخدا روی سرم ریخته بود

امام رضا

۵۷۵ بازديد

امام رئوف (ع)

۵۵۹ بازديد
 

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)

۱,۳۰۸ بازديد
روزی که نام عشق بازان را نوشتند
این قوم را مجنون ، تو را لیلا نوشتند
آنگاه مُلکِ عاشقی تقسیم کردند
این سرزمین را مالِ تو آقا نوشتند
زهرا به هر سویی ، سفیری را فرستاد
نام تو را صد شکر سهم ما نوشتند
ایران چه کم دارد ؟ دیار اهل بیت است
یک سو علی ، یک سوی آن زهرا نوشتند
این سرزمین را از همان اول خریدند
مدیون خانوادة موسی نوشتند
با حُبِّ تو هر شیعه ای « اثنی عشر » شد
یعنی کنار نامتان « الا » نوشتند
از بعد آنکه ضامن آهو شدی تو
عشاق را آوارة صحرا نوشتند
تو سفره دار عالمی مشکل گشایی
آقای ما سلطان علی موسی الرضایی
اشکی چکید و باب صحبت با تو وا شد
ناگاه دیدم صحن تو عرشِ خدا شد
آنقدر وا کردی گره از کار مردم
تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد
اصلاً نمی دانم زِ کِیْ بُردی دلم را
اصلاً چگونه این دلم جای شما شد
یک نیمه شب افتاد راهم در حریمت
دیگر نمی دانم که با حالم چه ها شد
من اولین باری که بوسیدم ضریحت
از داغی آن بوسه قلبم مبتلا شد
پای ضریحت عاشقی با گریه می گفت
در این حرم امضا برات کربلا شد
غیر از تو من با هیچ کس کاری ندارم
اصلاً بدون تو خریداری ندارم

امام رئوف

۵۷۸ بازديد
 
 

صلوات خاصه امام رضا (ع) به شرح زیر است

۵۸۸ بازديد
صلوات خاصه امام رضا (ع) به شرح زیر است:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏
بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسندیده پیشواى پارسا و منزه

وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
و حجت تو بر هر که روى زمین است و هر که زیر خاک بسیار راستگو و شهید

صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏
درود و رحمتى فراوان و کامل و با برکت و متصل و پیوست و پیاپى و دنبال هم همچون بهترین رحمتى که بر یکى از اولیائت فرستادى.

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

۱,۶۶۷ بازديد

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

۱,۴۴۶ بازديد

حضرت معصومه(س)

۵۸۴ بازديد
حضرت معصومه(س)

 

 

 

ای کوثرِ کوثر محمّد

ای دخترِ دختر محمّد

معصومه ی دودمان عصمت

روح ادب و روان عصمت

سر تا قدمت همه معانی

مانند کتاب آسمانی

پاکی زتو اعتبار دارد

عصمت به تو افتخار دارد

قم مکّه تو مسجدالحرامش

خورشید، ستاره ای به بامش

مهر تو به حشر دست آویز

فیضیه، ز فیض توست لبریز

ای مصحف دامن ائمّه

ای پاره ای از تن ائمّه

یک نخله ز هفت قلّه ی طور

یک فاطمه از دو فاطمه نور

صحن تو پناه خلق عالم

ایوان طلات قلب مریم

مهر تو به سینه داغ خورشید

شمع حرمت چراغ خورشید

روی تو گُل بهارِ زهراست

قبر تو همان مزار زهراست

مهر تو چو جان درون سینه است

زوّار تو زائر مدینه ست

جود و کرم ائمّه داری

جا در حرم ائمّه داری

ای زینب دوّم ولایت

ثاراللّهیان همه فدایت

ای آل رسول را کریمه

معصومه، محدثه، علیمه

ایران حرم مطهّر توست

مرهون تو و برادر توست

چون باب تو بود طفل نوزاد

صادق ز ولادتت خبر داد

پیش از شب دل فروز میلاد

از آمدنت به قم خبر داد

بر زائرت ای فرشته حاجب

در حشر بود بهشت واجب

ذکر تو چراغ محفل ماست

قبر تو مدینه ی دل ماست

یک کعبه بود به دیده ی ما

قبر تو و زینبین و زهرا

قم شد حرم محمّد و آل

کردی تو در آن نزول اجلال

بر دوش خود آن فقیه کامل

می برد تو را زمام محمل

در نزد تو ای بزرگ بانو

پیران خرد زدند زانو

بستند همه لب از تکلّم

کردند به محضرت تعلّم

افسوس که بعد هیفده شب

جانت زالم رسید بر لب

تو فاطمه، شهر قم مدینه

داغت شرری درون سینه

در سوگ تو چشم مردم قم

بر دامن خاک ریخت انجم

هر گام هزار بار مردند

تابوت تو را به دوش بردند

هر چند که شد مکان به خاکت

شب دفن نگشت جسم پاکت

شد بسته دو چشم اشکبارت

سیلی نزدند بر عذارت

پوشیده ز خاک شد روی تو

دیگر نشکست پهلوی تو

بگذار کنم به چشم خون بار

این بیت از آن قصیده تکرار

آن قبر که در مدینه شد گم

پیدا شده در مدینه ی قم