شب سوم روضه حضرت رقیه

این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته / هیئت بیت الشهدا

شب سوم روضه حضرت رقیه

۸۶۰ بازديد

شب سوم روضه حضرت رقیه

 

یه موقع اومدی ، که من نایی ندارم

ببخش که اسباب پذیرایی ندارم

غصه سرم ریخته ببخش ، وضعم بهم ریخته ببخش

بعد آتیش خیمه ها ، مو هام یکم ریخته ببخش

قافله شهر شام رفت ، میون ازدهام رفت

با گل سر بابا جون ، چند تا النگوهام رفت

قافله شهر شام رفت ، میون ازدهام رفت

با گل سر باباجون ، یه مشتی از موهام رفت

از این و اون سرت رو ، دست به دست گرفتم

از نیزه ها آخر ، سرت رو پس گرفتم

 عمه جان من که جدم علی به وقت نماز

داد انگشتری به اهل نیاز

مادرم فاطمه سه لیل و نهار

نان افطار خویش کرد ایثار

من خود آن گوشواره می دادم

دُر به آن نا به کار میدادم

پس بگو تازیانه کم بزنند

دخترم ، ترانه ام بزنند

 

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.