شب اول (روضه حضرت مسلم)

این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته / هیئت بیت الشهدا

شب اول (روضه حضرت مسلم)

۶۵۱ بازديد

شب اول (روضه حضرت مسلم)

رنگ آبم شد سیاه در جهان عاطفه

پیراهن غم شد سیاه

تکیه تکیه یا حسین در غمت

پیراهن این شهر کم کم شد سیاه

چون که بالا تر نداشت در میان ماه ها

ماه محرم شد سیاه

پوست در سینه زنی سرخ شد ، شد نیلگون و

آخرش هم شد سیاه

بین این رنگین کمان ، دل سپید و چشم سرخ و رنگ پرچم شد سیاه

نامه ها امضا شدند و آستین ها تا شدند

دور مسلم کوفیان جمع گشتند و

به سرعت جمع را منها شدند

کودکان ظرف شیر ، عاقبت

در کوفه و کرببلا بابا شدند

بر نمازش کوفیان اقتدا کردند ، اما

در سجودش پا شدند

مسلم و توئه سپس ، تن به تن در جنگ

با نامردمان تنها شدند

دست بسته با طناب آه

آوردند مسلم را شبیه آفتاب

کوفیان دیدند که سر زده خورشید

بر دار العماره بی نقاب

حرمله آنجا هم آه با سه تا تیر سه شعبه

داد مسلم را عذاب

چند شب دیگر فقط ماندست تا بس کن رباب

مسلم از هم ریخته مثل ظرفی که بیوفتد

از بلندی با شتاب

با حساب بچه هایش نسل خود را  داد

پای کربلا با این حساب

شب اول (روضه حضرت مسلم) 2

حسین سر تو باد سلامت ، سر من رفت به باد

بدنم پای قدمهات شد آخر بر دار

همه ی کوفه حریف پسر حیدر نیست

خواهشا بند ز دستان برادر ، بردار

بر حذر باش از این فرقه ی بی رحم ، حسین

خواهشا یک ذره قد علی اصغر ، بردار

خواهش دخترکان از پدران سوغات است

احتیاطا دو سه تا محجر دیگر بردار

پسر فاطمه ، انگار صدا میشنوم

کز گلوی پسر فاطمه خنجر بردار

او که افتاده زمین کار شده راحت پس

چکمه از سینه ی اولاد پیمبر بردار

لااقل پیش نگاه همه طفلان حرم

سر بزن بر سر نی ، نیزه ات از سر بردار

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.